مریضی و دندان و شیطونی
خوب مثل همیشه سلام علیکم فسقل خانوم چندروزی بود مریض بودند اولش فکرکردیم دندان ولی کم کم مریضی به سرفه کشیدوویروسه قلنبه این بودکه رفتیم دکترودواخورون شروع شد بدغذایی کم بوددواخوردن هم اضافه شد سردردهایه منم که دیگه نگو ونپرس باباهم حسابی کدبانویی شده تفلی تاازراه میرسه هنوزلباس تنشه که من شماراتحویل می دهم بعدهم که دیگه هی دوتایی بدو بدو میخندی حالاصبرکن خوب بشی یک خنده ای نشونت بدم واسه خنده گفتم ها الهی همیشه بخندی مامان جون خوب بریم سراصله مطلب یادت میاد سری قبل گفتم نمی تونی چهاردست وپابیای داخل آشپزخانه حالادیگه می تونی بطورکل دیگه نمیشه یک لحظه چشم ازت برداشت رفتم زیرزودپزراخاموش کنم وبیام وقتی آمدم دیدم...
نویسنده :
الهام
0:04