بهینابهینا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

بهترین دختردنیا

مریضی و دندان و شیطونی

خوب مثل همیشه سلام علیکم فسقل خانوم چندروزی بود مریض بودند اولش فکرکردیم دندان ولی کم کم مریضی به سرفه کشیدوویروسه قلنبه این بودکه رفتیم دکترودواخورون شروع شد بدغذایی کم بوددواخوردن هم اضافه شد سردردهایه منم که دیگه نگو ونپرس باباهم حسابی کدبانویی شده تفلی تاازراه میرسه هنوزلباس تنشه که من شماراتحویل می دهم بعدهم که دیگه هی دوتایی بدو بدو میخندی حالاصبرکن خوب بشی یک خنده ای نشونت بدم  واسه خنده گفتم ها الهی همیشه بخندی مامان جون خوب بریم سراصله مطلب یادت میاد سری قبل گفتم نمی تونی چهاردست وپابیای داخل آشپزخانه حالادیگه می تونی بطورکل دیگه نمیشه یک لحظه چشم ازت برداشت رفتم زیرزودپزراخاموش کنم وبیام وقتی آمدم دیدم...
12 دی 1391

بهیناودندان سوم

اوووووووووووف نگوکه من رودیوونه کردی عسلم اونم چه عسلی شیرینی اش داره دل وبال وبهم می ریزه بخداراست میگم مریضه ها کلی هم استامینوفن خورده ها ولی مامانش رواز کت وکول انداخته بسکی راه میه وبلایی می کنه همش هم چسبیده به من واصلا جدانمی شه وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خداحتی واسه خواب هم اهههههههههههههههههههههههه  
11 دی 1391

اولین تولدباحضور بهینا

سلاااااااااااااااااام خوشگل خانوم وروجک این روزه همش میگی دو اونم باغلظت حتی کلاغ پرم که می کنی بادو میگی عزیزک من دیگه کارهات گفتنی نیست باید باشی اوببینی خیلی بامزه شدی یکسره هم شیطونی می کنی فیلم ازت گرفتم حالاچند تاعکس هم می گذارم تواین دوتا عکس داری باسایه دسته بابابازی می کنی البته قابل ذکراست که ساعت یک بعدازنیم شب است شما ساعت 10خوابیدی و12.30 بیدارشدی وبعدازیک ساعت بازی دوباره خوابیدی   این روسری مامانه که نمی دونم چراشمااینقدردوستش داری کلی باهاش بازی می کنی اینم سبداسباب بازی های شماست که خیلی دوستش داری اینقدرکه وقتی تنهاکنارش هستی بلند میشی ای ایستی ودستهاتم رهامی کنی ازت فیلم گرفتم قربونت برم ...
4 دی 1391

یک عالمه میهمانی

سللللللللللللللللللللام خوبی خوشگل خانوووووووووووووووووم این هفته حسابی ددد رفتی دوشنبه خانه خاله مریم-4شنبه خانه خاله منصوره -5شنبه خانه مامان بتی-جمعه وشنبه هم خانه مادر تازه خرید هم بامادررفتی دیگه واسه این هفته باید خودت تنهایی بازی کنی خاله منصوره وخاله سپیده دوستای مشترک من وعمه فرزانه هستندکه هردوتاشون یک نی نی تودلهاشون دارند خاله ریحانه هم یک نی نی دوماهه داشت که اسمش رهابودامانی نی های خاله منصوره وسپیده هردوتاپسربودند حالادوپسرخاله ویک دخترخاله البته مجازی داری خوشحالم که داری دوست پیدامیکنی دلم می خواهدکه دوستی مون پابرجاباشه تا شماها هم باهمدیگه بزرگ بشیندودوست باشین همیشه غصه تنهابودن تورومی خوردم ومی گفتم خیلی بدکه دخ...
2 دی 1391